از سوی دیگر، هرچند همین عواطف است که زندگی را زیبا میکند، اما اگر بیش از حد باشد، ممکن است دردسرهایی برای افراد ایجاد کند. بنابراین بهتر است سعی کنید که هیچ چیز را از حد نگذرانید و حتی در عاطفی بودن هم منطقی باشید.
حالا اگر میخواهید ببینید که چقدر عاطفی هستید به سوالات آزمون روانسنجی مطرحشده در ادامه پاسخ دهید تا با این پرسشنامه بتوانید روحیه خودتان را در این زمینه بهتر ارزیابی کنید.
روزنامه خراسان با این مقدمات نوشته است: لطفا هیچ کدام از ۱۵ سوال این آزمون را بدون پاسخ نگذارید و روی هیچ سوالی بیش از حد وقت صرف نکنید چراکه آنچه بیشتر در این سوالات اهمیت دارد، اولین و سریعترین واکنش شماست، نه واکنشی که عمیقا درباره آن فکر کرده باشید.
ردیف عبارت: بلی/خیر/نمیدانم
۱ -آیا ماهی یا پرنده در خانه نگه میدارید یا اگر امکانش را داشتید این حیوانات را در خانه نگه میداشتید؟
۲ -آیا از تماشای نمایشهای بدون کلام (پانتومیم)، لذت میبرید؟
۳ -آیا تا به حال با همسایههایتان، جر و بحث کردهاید؟
۴ -اگر بشنوید که دو نفر به هم بد و بیراه میگویند، خجالت میکشید؟
۵ -آیا از بازی با کودکان در جمعهای فامیلی لذت میبر ید؟
۶ -آیا از مشاهده دعوای دیگران بدتان میآید و تاسف میخورید؟
۷ -آیا به عنوان یک بزرگسال، تا به حال گر یه کردهاید؟
۸ -آیا افراد خاصی مانند والدین یا همسر در اطرافتان هستند که به شدت آنها را دوست داشته باشید؟
۹ -آیا از مشاهده موفقیت دیگران، غبطه میخورید و به آنها حسادت میورزید؟
۱۰ -آیا در حین تماشای مسابقات فوتبال به وجد میآیید و هیجان زده میشوید؟
۱۱ -آیا تا به حال به افراد خانواده خود ابراز علاقه کردهاید؟
۱۲ -آیا در فروشگاهها یا مراکز عمومی دیگر با غر یبهها هم صحبت میشوید؟
۱۳ -آیا به سرعت خونسردی و خویشتن داریتان را از دست میدهید؟
۱۴ -آیا به سرعت خجالت زده، سراسیمه و دستپاچه میشوید؟
۱۵ -آیا تا به حال درگیری فیزیکی داشتهاید؟
نحوه محاسبه امتیازهای آزمون
حال که به همه سوالات آزمون پاسخ دادهاید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان در سوالاتی که گزینه «بله» را انتخاب کردهاید، ۲ امتیاز و در سوالاتی که گزینه «نمیدانم» را انتخاب کردهاید، یک امتیاز در نظر بگیرید. گزینه «خیر» نیز هیچ امتیازی ندارد. توجه داشته باشید که امتیاز نهایی شما باید عددی بین ۰ تا ۳۰ باشد.
وای... منم که حسّاس!
«آخی! چه کبوتر نازی! چه نقاشی قشنگی! چه لباس برازندهای! چه گل قشنگی» به افرادی که دائم از این عبارتها در زندگیشان استفاده میکنند، آدمهای احساساتی و حساس میگویند. آن عاملی که براحتی این دسته از افراد را در محیط کار، منزل یا خیابان به واکنش وامیدارد، روحیه حساس و شکنندهشان است که اجازه میدهد هر چیزی آنها را متاثر کند.
افرادی هم هستند که در اصطلاح، به عناوین و صفاتی چون سنگدل شناخته میشوند و هیچ وسیله و اتفاقی، نمیتواند احساسات آنها را برانگیزد.
سنجش میزان احساسات از امتیازات کسبشده
*اکر کمتر از ۸ باشد:
شما بشدت بیاحساس و سرد محسوب میشوید و این بیعاطفه بودن ممکن است باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی برای شما شود.
*اگر بین ۹ تا ۲۱ باشد:
عاطفی و احساسی بودن شما متعادل است؛ یعنی نه به شدت احساسی و نه بیعاطفه هستید.
*اگر بین ۲۲ تا ۳۰ باشد:
شما به شدت عاطفی و احساساتی هستید و نداشتن کنترل در ابراز احساسات، میتواند مشکلاتی برای شما در تصمیم گیریهایتان ایجاد کند. البته نگران نباشید چراکه در ادامه راهکارهایی برای کنترل احساسات مطرح خواهد شد.
علیرضا عبدی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی درباره افرادی که به شدت احساساتی هستند، نکاتی را مطرح کرده:
احساسی بودن نشانه ضعف نیست:
احساسی بودن به هیچ وجه نشانه ضعف نیست و حتی میشود از این ویژگی به عنوان یک نقطه قوت استفاده کرد. افراد احساساتی به تمام جزئیات اطرافشان حساس هستند و معمولا درک بالایی دارند و از آنجا که قدرت تجزیه و تحلیل افراد احساسی بالا است، آنها میتوانند تحلیلگران بسیار عالی شوند اما تمامی این تحلیلها باید با آرامش و زمان کافی انجام شود چون عجله و سرعت در کار باعث به هم خوردن آرامش و در نتیجه وارد شدن استرس زیاد به این دسته از افراد میشود و دیگر نمیتوان به تحلیلهای آنها اطمینان کرد؛ بنابراین تلاش کنید که در تصمیم گیریهایتان، منطقی هم فکر کنید تا موفقیت خودتان را تضمین کنید.
برای دیگران زندگی نکنید:
اگر از افراد حساسی هستید که به راحتی از دست دیگران عصبانی میشوید و در عین حال فرد نکته سنجی هستید، این اصل مهم را نیز از یاد نبرید که هیچ چیزی به اندازه سلامت و آرامش روح و روان شما نباید اهمیت داشته باشد. بیشتر افراد احساساتی میخواهند همه نزدیکان و اطرافیان خود را راضی نگه دارند؛ به طور مثال، وقتی در محیط کارتان با اتفاقی روبه رو شدید که اعصابتان را به هم ریخت، سعی کنید برای چند دقیقه از آن محیط فاصله بگیرید، به اتاق استراحت یا به حیاط خلوت محل کارتان بروید. یک نفس عمیق بکشید تا کنترلتان را به دست آورید.
شما احساساتی هستید و اگر قاب عکسی از افراد و نزدیکان مورد علاقهتان را روی میز بگذارید، به احتمال زیاد با دیدن آنها احساس آرامش میکنید. همچنین این درست نیست که شما بخواهید خود و نیازهای واقعیتان را سرکوب کنید و آن چیزی باشید که دیگران میخواهند. دست از همیشه «بله» گفتن بردارید و «نه» گفتن را تمرین کنید و خواستههای غیر منطقی دیگران را که در حد توانتان نیست قبول نکنید.
عزت نفستان را افزایش دهید:
احساساتی بودن شدید همواره با نداشتن عزت نفس ارتباط دارد. غیر ممکن است که در عین احساساتی بودن شدید از عزت نفس بالایی برخوردار باشید. اولین راه حل برای غلبه بر احساساتی بودن، آن است که بدون شکنجه، عذاب و تخریب فکری با مهربانی عمیقا به خودتان عشق بورزید. برای آنکه دوباره به عزت نفس دست یابید، باید روی نکات مثبت و موفقیتهایتان تمرکز کنید و برای آنکه مورد پسند دیگران قرار بگیرید، سعی نکنید خودتان را تغییر دهید؛ به نظر خودتان اهمیت دهید. همچنین در ذهنتان تصویر مثبتی از خود داشته باشید و با افرادی با نگرش مثبت به زندگی، نشست و برخاست کنید.
احساساتی شوید تا درمان شوید:
با این حال و اگر با توجه به تحلیل آزمون متوجه شدید که بیعاطفه و بیاحساس هستید توجه داشته باشید که طبق پژوهشهای یک دانشگاه معتبر آمریکایی، احساساتی شدن در کاهش نشانههای افسردگی، ناامیدی، بیحوصلگی و نپذیرفتن باورهای غیر منطقی موثر است.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، اگر میخواهید که دچار بعضی بیماریهای روانی نشوید، به فکر احساساتی شدن باشید تا درمان شوید. راهکارهایی که در ادامه میآید، به شما برای ابراز احساسات موثر کمک میکند.
چرا برخی قادر نیستند که احساساتی باشند؟
در این زمینه دلایل متفاوتی وجود دارد که باید ریشه آن را بیابید و مشکل را ریشهای حل کنید. ممکن است خودتان را دوست نداشته باشید بنابراین نمیتوانید دیگران را دوست بدارید. همچنین شاید غرور، نداشتن اعتماد به نفس، خودشیفتگی و کمال طلبی باعث میشود دیگران را لایق بیان احساسات خود ندانید. ترس از طرد شدن، قضاوت شدن، خارج شدن از قالبهای فرهنگی و کلیشهای، کنترل شدن، از دست دادن مرزهای ارتباطی و عبور از الگوها، ممکن است باعث شود که شما ترجیح دهید که احساساتتان را مخفی کنید؛ بنابراین ریشه این مشکلتان را بیابید و مشکل را حل کنید.
یک سرگرمی خلاقانه برای خودتان ایجاد کنید:
سرگرمیهای احساسی مانند نقاشی یا نظاره کردن مناظر زیبای طبیعت، میتواند ابزار خوبی برای به جوشش درآمدن احساسات یک فرد باشد؛ بنابراین بیشتر در کنار خانواده باشید و تلاش کنید نسبت به اتفاقات اطرافتان با احساساتتان بنگرید.
به سمت ناراحتیهایتان بروید:
به جای اینکه از احساساتی که نمیدانید چطور با آنها کنار بیایید اجتناب کنید، بیشتر به آنها بپردازید؛ شما به زمان و تلاش نیاز دارید تا یاد بگیرید چگونه احساساتی شوید؛ بنابراین با افزایش اعتماد به نفستان باید تلاش کنید تا احساساتتان را با دیگران درمیان بگذارید.